داستان کوتاه قضاوت

داستان قضاوت Fun Club



زنی برای صرف وقت در فرودگاه رفت یک مجله و یک بسته بسکویت خرید.رفت روی یک صندلی نشست و برای انتظار آمدن هواپیما شروع کرد به مجله خواندن.

سپس یک مرد امد کنار او نشست.زن شروع کرد به بسکویت خوردن.زن دست دراز کرد و یک بسکویت را برداشت و خورد.مرد هم بلافاصله یک بسکویت برداشت وخورد.

زن عصبانی شد و در دلش گفت:این مرد به چه جراتی بدون اجازه از بیسکویت های من می خورد؟ 

ادامه مطلب ...

حکایت کمک به دیگران

داستان کمک به دیگران Fun Club


موشی در خانه ی صاحب مزرعه تله موش دید! مرغ و گوسفند و گاو را خبر کرد.همه گفتند تله موش مشکل توست و به ما ربطی ندارد!

چند روز بعد:ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید! 

ادامه مطلب ...